می الود

لغت نامه دهخدا

( می آلود ) می آلود. [ م َ / م ِ ] ( ن مف مرکب ) می آلوده. آلوده به شراب :
عیبم بپوش زنهار ای خرقه می آلود
کان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد.حافظ.حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را.حافظ.|| مخمور. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( می آلود ) می آلوده آلوده به شراب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال چای فال چای