مریخ سیرت

لغت نامه دهخدا

مریخ سیرت. [ م ِرْ ری رَ ] ( ص مرکب ) خونریز :
بر زمین زن صحبت این زاهدان جاه جوی
مشتری صورت ولی مریخ سیرت در نهان.خاقانی.

فرهنگ فارسی

خونریز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم