عرق زدن

لغت نامه دهخدا

عرق زدن. [ ع َ رَ زَ دَ] ( مص مرکب ) عرق گل یا گلاب به خود زدن :
تو خود به کمال و لطف آراسته ای
پیرایه مکن عرق مزن عود مسوز.سعدی.

فرهنگ فارسی

عرق گل یا گلاب بخود زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم