طبر زل

لغت نامه دهخدا

طبرزل. [ طَ ب َ زَ ] ( معرب ، اِ ) طبرزد. ( بحر الجواهر ) شکر. ( منتهی الارب ). || اسم شکر معقود است که به فارسی آنرا نبات نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). قند ابلوج. شکر تبرزد. ( مهذب الاسماء ). طبرزن. رجوع به المعرب جوالیقی ص 228 شود.

فرهنگ فارسی

طبرزد شکر یا اسم شکر معقود است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال درخت فال درخت فال راز فال راز