شل و شفته

لغت نامه دهخدا

شل و شفته. [ ش ُ ل ُ ش ِ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) آبکی. مقابل سفت. مقابل محکم. ( یادداشت مؤلف ). || طعام درهم نیامیخته. طعام جانیفتاده بر اثر خوب نپختن و این چنین غذا را اصطلاحاً گویند: آبش یک طرف است دانش یک طرف. ( یادداشت مؤلف ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال فنجان فال فنجان فال سنجش فال سنجش فال اعداد فال اعداد