شاه جهان بیگم
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
بانوی فرمانروا، شاعر و عالم هندی، دختر جهانگیر محمدخان، حاکم بَهوپال. پس از مرگ پدر، در ۹ سالگی فرمانروای انگلیسی هند، وی را به حکومت بهوپال منصوب کرد (۱۲۶۳ ق)، اما به سبب کمی سن، مادرش به نیابت او، امور حکومت را اداره می کرد. خواندن و نوشتن و شعر و ادبیات فارسی و اُردو و آداب کشورداری را نزد مادرش آموخت . وی در ترجمۀ قرآن ، تألیف کتب دینی ، بیان مسائل حکومتی، تیزهوشی، بخشش ، دستگیری از مستمندان، و توجه به عالمان و دانشمندان مشهور بود. شاه جهان بَیگُم در ۱۲۸۵ق خود امور بهوپال را در دست گرفت و سپس با محمدصدیق حسن خان، از فضلا و نویسندگان هند، ازدواج کرد (۱۲۸۸ ق). در ساختن بناهای عمومی، مانند مدرسه ، مسجد، باغستان و بیمارستان بسیار کوشید. به پاس خدماتش، از ملکۀ انگلستان لقبِ «تاج هندوستان» و نیز «نشان پادشاهی» گرفت. به سرنوشت مسلمانانِ دیگر کشورها اهمیت می داد، چنان که پس از شکست عثمانی از روسیه، ۲۰۰ هزار روپیه برای کمک به مجروحان و یتیمان، برای سلطان عثمانی (عبدالحمید دوم) فرستاد و او نیز نشان «شَفَقَتْ» را به نام بیگم صادر کرد. در شعر فارسی «شاه جهان» و در شعر اردو «شیرین» تخلص می کرد از آثارش: دیوان اشعار تاج ُ الْاِقْبال ؛ تَهْذیب ِ نِسْوان ؛ فرهنگ هفت زبانۀ خَزانۀ اللغات.