سیاه پوشی کردن

لغت نامه دهخدا

سیاه پوشی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سیاه پوشیدن :
تا جهان داشت تیزهوشی کرد
بی مصیبت سیاه پوشی کرد.نظامی.

فرهنگ فارسی

سیاه پوشیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال اوراکل فال اوراکل استخاره کن استخاره کن فال امروز فال امروز