سپید گونه

لغت نامه دهخدا

سپیدگونه. [ س َ / س ِ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) سپیدرنگ : هارون مردی بود نیکوروی و جعدموی سپیدگونه و درازبالا. ( مجمل التواریخ ).

فرهنگ فارسی

سپید رنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال لنورماند فال لنورماند فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت