سر برگرفتن

لغت نامه دهخدا

سر برگرفتن. [س َ ب َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) از خواب برخاستن و بیدار گردیدن. ( برهان ) ( رشیدی ) ( انجمن آرا ) :
پهلومنه که یاری پهلوی توست آری
برگیر سر که این سر خوش زآن سر است امشب.مولوی ( کلیات شمس چ دانشگاه ص 187 ).|| کنایه از مسافر شدن. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - از خواب برخاستن بیدار شدن . ۲ - سفر کردن مسافر شدن .، از خواب برخاستن و بیدار گردیدن یا کنایه از مسافر شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ورق فال ورق فال نخود فال نخود فال تاروت فال تاروت