زاغ و زوغ

لغت نامه دهخدا

زاغ و زوغ.[ غ ُ ] ( از اتباع ) در تداول عامه ، اولاد و کسان و فرزندان خردسال. رجوع به زاق و زیق و زاغ و زیغ شود.

فرهنگ معین

(غُ ) (اِ. ) (عا. ) ۱ - فرزندان خردسال و اقوام نزدیک کسی . ۲ - شور و غوغا و آشوب . ۳ - گریه و ناله .

فرهنگ عمید

۱. فرزندان خردسال کسی.
۲. سروصدا.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - فرزندان خردسال و کسان نزدیک و غلام و کنیز شخص . ۲ - شور و غوغا و آشوب .
در تداول عامه یعنی اولاد و فرزندان خردسال و کسان

ویکی واژه

(عا.)
فرزندان خردسال و اقوام نزدیک کسی.
شور و غوغا و آشوب.
گریه و ناله.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم