روزی خوردن

لغت نامه دهخدا

روزی خوردن. [ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) خوردن خوراک هرروزه که باعث ادامه زندگی است :
نه شرطست وقتی که روزی خورند
که نام خداوند روزی برند.سعدی ( بوستان ).چنان پهن خوان کرم گسترد
که سیمرغ در قاف روزی خورد.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

خوردن خوراک هر روزه که باعث ادامه زندگی است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب فال چای فال چای