روزگار یافتن

لغت نامه دهخدا

روزگار یافتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) عمر دراز یافتن :
مخالفان را یک روز روزگار مده
که اژدها شود ار روزگار یابد مار.مسعود رازی.وی را... نظیر نبود... روزگار یافت و در کارها نیکو تأمل کرد. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ معین

( ~. تَ ) (مص ل . ) مهلت یافتن .

فرهنگ فارسی

عمر دراز یافتن

ویکی واژه

مهلت یافتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال انگلیسی فال انگلیسی فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت