رهایی جا

لغت نامه دهخدا

رهایی جا. [ رَ ] ( اِ مرکب ) رهایی جای. پناه. ملجاء. ملاذ. محل نجات. رستگاری. ( ناظم الاطباء ). منجاة. ( اقرب الموارد ). عُصر. عُصرة. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

یا رهایی جای . پناه و ملجا و ملاذ و محل نجات و رستگاری .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی