رنگ کشیدن

لغت نامه دهخدا

رنگ کشیدن. [ رَک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) رنگ دادن. رنگ بخشیدن. رنگ کردن. رجوع به رنگ دادن و رنگ کردن شود :
جواهر تو بخشی دل سنگ را
تو بر روی گوهر کشی رنگ را.نظامی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

رنگ دادن رنگ بخشیدن رنگ کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ارمنی فال ارمنی فال کارت فال کارت