رج کردن

لغت نامه دهخدا

رج کردن. [ رَ ک َدَ ] ( مص مرکب ) به صف نهادن. به صف کردن. به دسته کردن. به ردیف کردن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). مردف ساختن. به راه نهادن. دسته کردن از قبیل آجر و جز آن.

فرهنگ فارسی

به صف نهادن به صف کردن به دسته کردن به ردیف کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم