درم زدن

لغت نامه دهخدا

درم زدن. [ دِ رَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) سکه زدن. طبع. ( دهار ). میخ کردن سکه. ضرب کردن سکه : مَسَکّة؛ آن جای که درم زنند. ( دهار ).

فرهنگ فارسی

سکه زدن طبع میخ کردن سکه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال مکعب فال مکعب فال زندگی فال زندگی