درم دان

لغت نامه دهخدا

درم دان. [ دِ رَ ]( اِ مرکب ) ظرفی که درمها در آن نگه دارند. ( آنندراج ). صندوق پول. کیسه پول. ( ناظم الاطباء ) :
قلمدانش از بس درم دان شده
غلافش به دستور همیان شده.ملا طغرا( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

ظرفی که درمها در آن نگهدارند صندوق پول کیسه پول
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال لنورماند فال لنورماند فال نخود فال نخود فال راز فال راز