خویشتن کام

لغت نامه دهخدا

خویشتن کام. [ خوی / خی ت َ ] ( ص مرکب ) خویش کام. خودکام. رجوع به خویش کام شود.

فرهنگ فارسی

خویش کام خود کام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال انبیا فال انبیا فال لنورماند فال لنورماند فال اعداد فال اعداد