خوش گشتن

لغت نامه دهخدا

خوش گشتن. [ خوَش ْ / خُش ْ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) شاد شدن. خوشحال شدن. مسرور شدن :
صدر ممدوحان نظام الدین که نظم مدح او
از شنیدن گوش خوش گرددبگفتن حلق و کام.سوزنی.

فرهنگ فارسی

شاد شدن خوشحال شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم