خور زدن

لغت نامه دهخدا

خور زدن. [ خوَرْ / خُرْ زَ دَ ] ( مص مرکب )خورشید سر زدن. طلوع آفتاب. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خورشید سر زدن طلوع آفتاب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال حافظ فال حافظ فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس