حب الغمام

لغت نامه دهخدا

حب الغمام. [ ح َب ْ بُل ْ غ َ ] ( ع اِ مرکب ) تگرگ. یخچه. بَرَد. حب المزن. حبقر. حب قر. عبقر. عَب . حب المزنة. ( اقرب الموارد ). || ژاله. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) تگرگ
تگرگ یخچه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال اوراکل فال اوراکل فال احساس فال احساس فال فرشتگان فال فرشتگان