تیره خال

لغت نامه دهخدا

تیره خال. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) خال سیاه :
به کنج لبش بر یکی تیره خال
که بردی دل زاهدان را ز حال.( یوسف و زلیخای منسوب به فردوسی ).رجوع به تیره شود.

فرهنگ فارسی

خال سیاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال نخود فال نخود فال اعداد فال اعداد فال میلادی فال میلادی