تفقد نمودن

لغت نامه دهخدا

تفقد نمودن. [ ت َ ف َق ْ ق ُ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) تفقد کردن : کاروان زده و کشتی شکسته و مرد زیان رسیده را تفقد نماید. رجوع به تفقد و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تفقد کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال نخود فال نخود فال سنجش فال سنجش استخاره کن استخاره کن