تحریک امیز

لغت نامه دهخدا

( تحریک آمیز ) تحریک آمیز. [ ت َ ] ( ن مف مرکب ) مهیج. که با هیجان و تحریک آمیخته باشد. که موجب برانگیختگی و هیجان باشد. تهییج کننده ، و معمولاً تهییجی که مخالف آرامش و نظم اجتماع باشد: فلان ، نطقی تحریک آمیز کرد. سخنان تحریک آمیز او مرا بر آن کار واداشت.

فرهنگ فارسی

( تحریک آمیز ) ( صفت ) سخنی یا نوشتهای که موجب تحریک اشخاص گردد( بیشتر در مورد شر بکار رود ): (( با سخنان تحریک آمیز خود دوستان را عصبانی کردن . ) )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم