بهم امیختن

لغت نامه دهخدا

( بهم آمیختن ) بهم آمیختن. [ ب ِ هََ ت َ ] ( مص مرکب ) درهم و مخلوط شدن. مخلوط کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( بهم آمیختن ) ۱ - ( مصدر ) در هم و مخلوط شدن . ۲ - ( مصدر ) مخلوط کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم