بهتان گفتن

لغت نامه دهخدا

بهتان گفتن. [ ب ُ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) نسبت دروغ دادن. افترا گفتن. ( فرهنگ فارسی معین ). نسبت دروغ دادن. ( ناظم الاطباء ). دروغ گفتن :
که گفت حافظ از اندیشه تو آمدباز
من این نگفته ام آنکس که گفت بهتان گفت.حافظ.|| غیبت کردن. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

۱ - نسبت دروغ دادن افترا گفتن . ۲ - غیبت کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم