برق کردن

لغت نامه دهخدا

برق کردن. [ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درخشانیدن و روشن کردن. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

درخشانیدن و روشن کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال میلادی فال میلادی