بت کندن

لغت نامه دهخدا

بتکندن. [ ب ِ ک َ دَ ] ( مص ) از غایت سیری میل به طعام نکردن و چیزی نخوردن. ( برهان قاطع ). سرباز زدن از طعام از غایت سیری. ( فرهنگ رشیدی ). نفرت داشتن از طعام. ( ناظم الاطباء ). || آزار یافتن از بدهضمی طعام و تهوع داشتن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

از غایت سیری میل به خوردن نداشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال فرشتگان فال فرشتگان فال آرزو فال آرزو فال درخت فال درخت