بازار یافتن

لغت نامه دهخدا

بازار یافتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) بازار بدست آوردن. رونق پیدا کردن. || احترام و آبرو و حیثیت و شخصیت کسب کردن.

فرهنگ فارسی

رونق یافتن بازار بدست آوردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال کارت فال کارت فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت