اورد جو ی

لغت نامه دهخدا

( آوردجوی ) آوردجوی. [ وَ ] ( نف مرکب ) جنگجوی. مبارز :
جهان گشت پر گرد آوردجوی
ز خون خاست در جای ناورد، جوی.اسدی.

فرهنگ فارسی

( آورد جو ی ) ( اسم صفت ) جنگجوی مبارز .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال امروز فال امروز فال میلادی فال میلادی