اهن و تلپ. [ اِ هَِ ن ْ ن ُ ت ُ ل ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ( درتداول عامه ) دم و دستگاه. شور وولوله. تبختر و تکبر. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). - با اهن و تلپ ؛ با تبختر هر چه تمامتر. - با اهن و تلپ تمام ، با کبری بسیار. - || با ساز و آلات بسیار. با کبر و عجبی نامطبوع. با اسباب و اشیائی زائد و فضول. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). - پراهن و تلپ ؛ پرتکبر. پرتبختر. - || بسیارساز و برگ.
فرهنگ معین
(اِ یا اُ هُ نُّ تُ لُ ) (اِ. ) (عا. ) هارت و پورت ، دبدبه و کبکبة بی اصل .
فرهنگ عمید
۱. کبکبه و دبدبه ای که اصلی نداشته باشد. ۲. [قدیمی] فخرفروشی.
فرهنگ فارسی
۱ - هارت و پورت باد و بروت سر و صدا. ۲ - افاده کبر و ناز. یا با اهن و تلپ. باطمطراق بادبدبه و کوکبه .