انتظار نمودن

لغت نامه دهخدا

انتظار نمودن. [ اِ ت ِ ن ُ/ن ِ/ن َ دَ ] ( مص مرکب ) انتظار کردن. درنگ کردن : مکث ؛ درنگ کردن و انتظار نمودن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

انتظار کردن . درنگ کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال آرزو فال آرزو