انتشار کردن

لغت نامه دهخدا

انتشار کردن. [ اِ ت ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پراکنده ساختن :
سعدی بهر نفس که برآورد در سحر
چون صبح در بسیط جهان انتشار کرد.سعدی. || در بیت زیر بمجاز معنی رشد و حرکت می دهد :
خانه ای گهواره و ضیق مدار
تا تواند کرد بالغ انتشار.مولوی ( مثنوی ).

فرهنگ فارسی

پراکنده ساختن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم