( آلوچه ) آلوچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) مصغّر آلو. قسم خرد و ترش تر گوجه. اِدرِک. اجاص. ( داود ضریر انطاکی ). آلنج. نیسوق : سیب و زردآلو وآلوچه و امرود و هلو باز انجیر وزیری و خیار خوشخوار.بسحاق اطعمه. الوچه. [ اَ چ َ / چ ِ ] ( اِمصغر ) آلوچه. رجوع به آلوچه شود.
فرهنگ معین
( آلوچه ) (اِمصغ . ) نوع کوچکتر گوجه سبز که از آن ترش تر است .
فرهنگ عمید
( آلوچه ) نوعی از آلوی ریز و ترش، نلک.
فرهنگ فارسی
( آلوچه ) ( اسم ) قسم خردتر گوجه که ترشتر از آن میباشد ادرک اجاص آلنج نیسوق آلچه الو هلو هلی ترش هلو . آلوی جیلی . یا آلوچه سگک قسم پست و ترش تر و خردتر آلوچه آلو کوهی نلک آلوترش زعرور. مصغر آلو، نوعی از آلوی ریزوترش، نلک آلوچه
دانشنامه عمومی
آلوچه. آلوچه ( نام علمی: Prunus cerasifera ) یکی از انواع آلو و بومی اروپای جنوب شرقی و غرب آسیا است. این گیاه، در نقاط مختلفی از دنیا از جمله آمریکای شمالی و شرق استرالیا نیز کشت می شود. درخت آلوچه به صورت وحشی به شکل درخت یا درختچه هایی به ارتفاع ۸ تا ۱۲ متر دیده می شوند که گاه دارای خار هستند. برخی از انواع این درخت دارای میوه های شیرین و برخی دیگر دارای میوه های ترش هستند. درخت آلو درخت تزئینی پرطرفداری برای باغهاست و از میوهٔ آن در اروپا برای درست کردن مربا بهره برداری می شود. در ایران این میوه کمتر به صورت خام و فرآوری نشده مصرف می شود، بلکه انواع ترش آن را له و خشک کرده و به صورت فراورده های غذایی ترش مزه به بازار عرضه می کنند.
دانشنامه آزاد فارسی
آلوچه. درختچه ها یا درختانی از جنس Prunus، متعلق به تیرۀ گل سرخ۱. وجود خار در برخی گونه ها، گل های مجتمع و بیشتر سفیدرنگ و میوۀ شفت تخم مرغی یا تقریباً کروی از مشخصات این گیاهان است. این درختان به صورت خودرو، بیشتر در استان های شمالی و غربی ایران و نیز نقاط پراکندۀ دیگر می رویند. پوست، گُل و میوۀ آن ها قابض است. پوست، شاخه و ریشۀ آلوچه اثر تَب بُر، گل های آن اثر مُدِر، ملیّن و تصفیه کنندۀ خون، و برگ و میوۀ آن نیز کمابیش این اثرات و خواص را دارند.