اصل لفظی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصل لفظی، قانون مرجع هنگام شک در مراد گوینده است. مهم ترین اصول لفظی عبارتند از: اصل حقیقت، اصل عموم ( اصل عدم تخصیص)، اصل اطلاق ( اصل عدم تقیید)، اصل عدم نقل، اصل عدم اشتراک، اصل ظهور و اصل عدم قرینه. تنها مستند اعتبار اصول لفظی، بنای عقلا ( بناء عقلا) بر عمل و استناد به آن ها در خطابات رایج میان آنان همراه با تأیید و امضای شارع است.
اصل لفظی عبارت است از قانونی که هنگام شک در مراد گوینده- به جهت عوارضی که سبب پیدایش احتمال خلاف ظاهر مستفاد از کلام می گردد- بدان رجوع می شود. از این اصل در اصول فقه، بخش الفاظ، بحث شده است.
مجرای اصل لفظی
مجرای اصل لفظی مواردی است که مراد گوینده روشن نیست؛ بنابراین، جایی که مراد گوینده معلوم است، لیکن چگونگی اراده، مشکوک می باشد، جاری نمی شود. برای مثال، اصل عدم قرینه در موردی که مراد از لفظ روشن است، امّا حقیقت یا مجاز بودن آن مشکوک می باشد، جاری نمی شود تا در پرتو آن، حقیقی بودن استعمال اثبات گردد، بلکه مجرای آن جایی است که احتمال ارادۀ یکی از دو معنای حقیقی و مجازی آن داده شود، لیکن تعیین آن برای ما ممکن نباشد. در چنین موردی با اجرای اصل عدم قرینه، معنای حقیقی متعیّن می گردد.
انواع اصول لفظی
مهم ترین اصول لفظی عبارتند از:
← اصل حقیقت
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم