دانشنامه اسلامی
از زندگانی او اطلاع چندانی در دست نیست جز آن که او و پسرعموهایش اسید (اسد) و ثعلبه، فرزندان سعیه همگی از یهودیان بنی هدل (هذیل) بودند و بنی هدل در شجره نسب خود با بنی قریظه و بنی نضیر به نیای واحدی می رسند.
این سه با بنی قریظه می زیستند، به همین دلیل برخی آن ها را به خطا از بنی قریظه دانسته اند. بنا به نقلی یکی از بزرگان یهود به نام ابن هیبان که برای ادراک محضر پیامبر صلی الله علیه و آله سختی معیشت در یثرب را به آسایش در شام ترجیح داده بود، هنگام مرگ خود آنان را از ظهور پیامبر موعود آگاه ساخت و گوشزد کرد که مبادا دیگران در ایمان به او بر شما سبقت گیرند.
این سه نفر در شب آن روزی که بنی قریظه به حکم سعد بن معاذ تسلیم گردیدند، سخنان ابن هیّبان را به بنی قریظه یادآور شدند و از آنان خواستند تا به پیامبر ایمان بیاورند. سپس خود ایمان آورده در همان شب به پیامبر پیوستند؛ بدین گونه نه تنها جان خود و خانواده خویش را حفظ کردند بلکه دارایی آنها نیز باز گردانده شد.
احبار یهود گفتند: اینان از فرومایگان یهودند که آیین پدران خود را رها کردند. آیات 113 ـ 114 سوره آل عمران/3 در رد سخنان ایشان نازل شد: «لَیْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ یَتْلُونَ آیَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّیْلِ وَهُمْ یَسْجُدُونَ × ...مِنَ الصَّالِحِینَ» و خداوند این گونه آن ها را از صالحان شمرد و غیرقابل مقایسه با بنی قریظه معرفی کرد. بنا به روایتی، اسید و ثعلبه، فرزندان سعیه در زمان حیات پیامبر از دنیا رفتند.
سید محمود سامانی، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 3، صفحه 194-195.