استان سو

لغت نامه دهخدا

استان سو. [ اِن ُ ] ( اِخ ) حمزةبن الحسن گوید: نام ناحیه ایست موسوم بجبل ، چنانکه ابوالسری سهل بن الحکم مرا حکایت کرد وگوید آن شامل ده و اند کوره است. ( معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

نام ناحیه ای موسوم بجبل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال احساس فال احساس فال انگلیسی فال انگلیسی فال احساس فال احساس