ادله اصالت وجود

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ماهیت ذاتاً اقتضائی نسبت به وجود و عدم ندارد و چنین چیزی نمی تواند نمایانگر واقعیت عینی باشد. همچنین تا مفهوم وجود را حمل بر ماهیت نکنیم، از واقعیت عینی آن سخنی نگفته ایم.در علم حضوری که خود واقعیت عینی، بی واسطه، مورد شهود قرار می گیرد اثری از ماهیت یافت نمی شود.دلایل دیگری نیز برای اثبات اصالت وجود مطرح شده که به تعدادی از آنها در این مقاله اشاره می کنیم.
برای اینکه بدانیم که آیا واقعیت عینی همان است که مفاهیم ماهوی از آن حکایت می کنند یا اینکه ماهیات تنها نمایانگر حدود و قالب های واقعیت های خارجی هستند و آنچه حکایت از ذات واقعیت و محتوای قالب های مفهومی آنها می کند مفهوم وجود است که عنوانی برای خود واقعیت به شمار می رود و ذهن به وسیله آن متوجه به ذات واقعیت می گردد و به عبارت دیگر برای اینکه بدانیم ماهیت اصیل است یا وجود راه های مختلفی وجود دارد که ساده ترین آنها تامل در پیرامون خود این مفاهیم و مفاد آنها است.
دلایل اصالت وجود
هنگامی که یک مفهوم ماهوی مانند مفهوم انسان را مورد دقت قرار می دهیم می بینیم که این مفهوم هر چند بر تعدادی از موجودات خارجی اطلاق می شود و قابل حمل بر آنها است حملی که در عرف محاوره حقیقی و بدون تجوز تلقی می گردد ولی این مفهوم به گونه ای است که می توان وجود را از آن سلب کرد بدون اینکه تغییری در مفاد آن حاصل شود و این همان مطلبی است که فلاسفه بر آن اتفاق دارند که ماهیت از آن جهت که ماهیت است نه موجود است و نه معدوم یعنی نه اقتضای وجود دارد و نه اقتضای عدم الماهیه من حیث هی هی لیست الا هی لا موجوده و لا معدومه و به همین جهت است که هم موضوع برای وجود واقع می شود و هم برای عدم پس ماهیت به خودی خود نمی تواند نمایانگر واقعیت خارجی باشد وگرنه حمل معدوم بر آن نظیر حمل یکی از نقیضین بر دیگری می بود چنانکه حمل عدم بر وجود چنین است.
← دلیل اول
در اینجا ممکن است شبهه ای به ذهن بیاید که مبنای اصالت وجود این است که واقعیت عینی مصداق ذاتی وجود است و لازمه اش این است که مصداق بالعرض برای ماهیت باشد یعنی حمل ماهیتی مانند انسان بر افراد خارجیش بالعرض و با واسطه در عروض باشد و اتصاف به چنین مفهومی اتصافی مجازی و قابل سلب است بنابراین باید سلب مفهوم انسان از افراد خارجی صحیح باشد و این چیزی جز سفسطه نیست.
← جواب از شبهه
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم