ضراس

لغت نامه دهخدا

ضراس. [ ض ِ ] ( اِخ ) دهی است محاذی یمن. ( منتهی الارب ). دهی است در کوههای یمن. ( معجم البلدان ).
ضراس. [ ض ُ ] ( ع اِ ) درد دندان. ( مهذب الاسماء ). || کندی دندان.

فرهنگ فارسی

جمع ضریس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم