لغت نامه دهخدا شنوسه. [ ش َ / ش ِ س َ / س ِ ] ( اِ ) شنوشه. سنوسه. اشنوسه. ( حاشیه برهان چ معین ). مؤلف غیاث اللغات از برهان بفتح شین نقل کرده است اما در برهان این واژه نیامده است و هم او بنقل از رشیدی و سروری عطسه معنی نموده است. رجوع به شنوشه شود.