سواکن

لغت نامه دهخدا

سواکن. [ س َک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ ساکنة. به معنی باشندگان. ( غیاث ).
سواکن. [ س َ ک ِ ] ( اِخ ) جزیره ای به خلیج عربستان. ( نخبة الدهر دمشقی ).شهر مشهوری است در ساحل بحرالحار که لنگرگاه است برای کشتی هائی که از جده می آیند. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع ساکنه بدون حرکت ( حرف ) بی حرکت مقابل متحرک .
جزیره خلیج عربستان شهر مشهوریست در ساحل بحر الحار که لنگرکاه است برای کشتی هائیکه از جده می آیند

دانشنامه عمومی

سواکن ( به عربی: سواکن ) یک شهر در سودان است که در ایالت دریای سرخ واقع شده است.
سواکن ۴۳٬۳۳۷ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم