زغاریدن

لغت نامه دهخدا

زغاریدن.[ زَ دَ ] ( مص ) بانگ برزدن و فریاد کردن. ( ناظم الاطباء ). به آواز بلند ناله و فریاد کردن. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بانگ سر زدن و فریاد کردن به آواز بلند ناله و فریاد کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم