روزبینی

لغت نامه دهخدا

روزبینی. ( حامص مرکب ) فعل و کردار روزبین. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به روزبین شود.

فرهنگ فارسی

فعل و کردار روز بین

فرهنگستان زبان و ادب

{photopia} [پزشکی] رؤیت در نور درخشان که احساس آن با یاخته های مخروطی شبکیه صورت می گیرد

ویکی واژه

رؤیت در نور درخشان که احساس آن با یاخته‏های مخروطی شبکیه صورت می‌گیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم