رنگ زده

لغت نامه دهخدا

رنگ زده. [ رَ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) رنگ کرده. رنگین. ( ناظم الاطباء ). رنگ زده شده. رجوع به رنگ زدن شود.

فرهنگ فارسی

رنگ کرده رنگین رنگ زده شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال لنورماند فال لنورماند