حوالجات

لغت نامه دهخدا

حوالجات. [ ح َ ل ِ] ( ع اِ ) در تداول ، ج ِ حوالة. رجوع به حوالة شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع حواله
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال شمع فال شمع فال کارت فال کارت فال تماس فال تماس