لغت نامه دهخدا تلب. [ ت َ] ( ع اِ ) زیان و هلاکی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). یقال : تباً له و تلباً؛ ای الزمه اﷲ هلاکاً و خساراً. ( از اقرب الموارد ).