تسعد

لغت نامه دهخدا

تسعد. [ ت َ س َع ْ ع ُ ] ( ع مص ) گیاه سعدان جستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از المنجد ). || ضد تشؤم. ( المنجد ). و رجوع به تشؤم شود.

فرهنگ فارسی

گیاه سعدان جستن ضد تشوم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال ورق فال ورق