تاراج رفتن

لغت نامه دهخدا

تاراج رفتن. [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) به غارت رفتن. به چپاول رفتن. به چپو رفتن. تاراج شدن.
- به تاراج رفتن :
تو خاقنی که بتاراج امتحان رفتی
ز گرد کوره وارستگی طلب اکسیر.خاقانی.گل بتاراج رفت و خار بماند
گنج برداشتند و مار بماند.( گلستان ).رجوع به تاراج شود.

فرهنگ فارسی

به غارت رفتن به چپاول رفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال انبیا فال انبیا فال کارت فال کارت