بلاتردید. [ ب ِ ت َ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی ) + تردید ) بدون تردید. بی گفتگو. ( فرهنگ فارسی معین ). بی گمان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). به عزم جزم. جازماً. منجزاً.
فرهنگ فارسی
بدون تردید بی گفتگو بدون تردید ٠ بی گفتگو ٠ بی گمان ٠ به عزم جزم جازما ٠ منجزا ٠