ام جعفر

لغت نامه دهخدا

ام جعفر. [ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] ( ع اِ مرکب ) مرغ خانگی. || اِست. ( المرصع ).
ام جعفر. [ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] ( اِخ ) ( زبیده ) دختر جعفربن ابی جعفر منصور، دختر عم و زن هرون الرشید و مادر محمد امین بوده است. ( از مجمل التواریخ و القصص و الجماهر و الوزراء و الکتاب ).
ام جعفر. [ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] ( اِخ ) دختر عبداﷲبن عرفطه از زنان انصار که بصلاح و عفت و وفوردانش و درایت مشهور بوده است. رجوع به ریحانة الادب ج 6 ص 212 و تذکرة الخواتین ص 34 و در منثور ص 67 شود.
ام جعفر. [ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] ( اِخ ) ( عتابة ) مادر جعفربن یحیی برمکی و زنی بود در نهایت فصاحت و طلاقت ، پس از برچیده شدن بساط برمکیان به فقر و آوارگی افتاد. ( از ریحانة الادب ج 6 ص 212 ).
ام جعفر. [ اُم ْ م ِ ج َ ف َ ] ( اِخ ) حصنی است در اندلس از توابع مارده. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

حصنی است در اندلس از توابع مارده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال جذب فال جذب فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت